از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :13
کل بازدید :16708
تعداد کل یاداشته ها : 13
04/5/8
2:32 ص

امروز جمعه است وقتی اسم جمعه میاد هر کی یاد یه چیز میافته مثلا یکی میگه بعد یه هفته کار  یه روز استراحت میکنیم

یکی میگه جمعه است بریم مهمانی یکی میگه  جمعه یه روز برای مسافرت رفتنه یکی میگه... 

اما یکی میگه جمعه روز موعود که همه ما کم و بیش  به یادش هستیم مگیم شاید این جمعه بیاید شاید

امه وقتی که داره خورشید غروب میکنه همه ما یه جور دلمون میگیره حسی هستش که همه دارن اما بعضی ها خبر دارن بعضی هم بی تفاوت هستن

شاید هم بعضی ها دلشون برای اینکه به یاد فردای کاری میفته می گیره

اما بلاخره همه یه حسی رو دارن به نظر من این حس دست خود آدم ها نیست شاید تو بگی چقدر چرت وپرت میگه ولی نظرم دیگه

گفتم چو بیایی غم دل با تو بگویم            چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

 


89/12/20::: 5:26 ع
نظر()
عید90